جدول جو
جدول جو

معنی دوست نما - جستجوی لغت در جدول جو

دوست نما
(شِ زَدَ / دِ)
دوست نمای.
- امثال:
دشمن دوست نما را نتوان کرد علاج.
رجوع به دوست نمای شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دست نماز
تصویر دست نماز
شستشوی دست ورو به ترتیب مخصوص برای نماز خواندن، وضو
فرهنگ فارسی عمید
(ذیمْ بَ)
نمایندۀ صورت. نشان دهنده صورت از جلا و صافی:
صورت نمای شد رخ خاقانی از سرشک
رخسار او نگر صنما منگر آینه.
خاقانی.
، خالق. آفریننده. مصور:
عجب زآن صانع صورت نمایت
که چون شیرین نشد تلخ از هوایت.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(فَ رَ نِ / نَ دَ/ دِ)
خوشنما. (آنندراج) ، سخن که ظاهراً راست و صدق نماید ولی دروغ و کذب باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دَ نَ)
در تداول عامه، وضو. دست وضو. و با فعل گرفتن صرف شود. کنایه از وضو باشد. (آنندراج). آبدست. وضو را گویند که شستن روی و دستها و مسح کردن سر و پاها باشد. (برهان) :
این دست نماز شسته از وی
و آن روزه بدو گشاده درپی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(شِ نَ / نِ)
دوست نما. که خود را دوست نشان دهد. که تظاهر به دوستی کند. (از یادداشت مؤلف). نماید که دوست است و نه چنان باشد:
به کامۀ دل دشمن نشیند آن مغرور
که بشنود سخن دشمنان دوست نمای.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(مَ)
نام روز بیست و دوم است از هر ماه ملکی یزدگردی. (فرهنگ جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
(دَ نُ / نِ / نَ)
دست نموده. نشان داده شده به دست. انگشت نما:
نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو
دست نمای خلق شد قامت چون هلال من.
سعدی (بدایع)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دوست نواز
تصویر دوست نواز
دوست پرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست نماز
تصویر دست نماز
وضو، آبدست، شستن، روی و دستها و مسح کردن سر و پاها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست نما
تصویر دست نما
انگشت نما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دور نما
تصویر دور نما
پرده نقاشی یا عکسی که منظره ای دور را نشان دهد، منظره چشم انداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوس نما
تصویر قوس نما
کمانواره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست نماز
تصویر دست نماز
((~. نَ))
وضو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دست نماز
تصویر دست نماز
وضو
فرهنگ واژه فارسی سره
طهارت، وضو
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دوست شدن، برای دوست بودن
دیکشنری اردو به فارسی